بورسیههای سیاسی و جناحی دولت اصلاحات و مخصوصاً اواخر دولت اصلاحات، مخصوصاً بورسیههای خارج کشور در رشتههایی که امکان آموزش داخل وجود داشت، سر و صدای زیادی در آن زمان به پا کرد؛ و البته کسی گوشاش بدهکار این حرفها نبود!
چند روز پیش سرپرست اصلاحاتی وزارت علوم، بورسیههایی که موافقت شده و هنوز احکاماش صادر نشده را تعلیق کرد و البته در توجیهش، تنگناهای بودجه را دلیل آورد!
هر چه باشد، این کار باعث برکات زیادی است و البته باید قانون بورسیه و تیمی که موارد بورسیه را بررسی میکنند (که همه از مجموعه وزارت علوماند)، در قانون تغییر کند تا جلوی باندبازیها در اعطای بورس گرفته شود.
نمیتوانم تعجب خود را از بورسهایی که میشنوم، انکار کنم! مثلاً دانشگاه قم فردی را در یکی از رشتههای حقوق مثلا "فقه و مبانی حقوق" بورسیه میکند؛ در حالی که به راحتی میتواند از فارغالتحصیلان دکتری بیکار این رشته که فراوان هم هستند، استفاده کند.
از این بورس فرضی دانشگاه، آیا نمیتوان نتیجه گرفت که این بورس، جز از راه رانت و رابطه تحصیل نشده است؟!